حرف با پسرم
مامانی ببخشید خیلی دیر به دیر وبلاگتو آپدیت میکنم... ..امروز بعد چندماه رفتم سرکار عزیزجان ..امروز تا ظهر کلاس داشتم منم مجبور شدم شما رو بزارم پیش عزیزجون برم ..این 3روزآخرهفته بخاطر کلاسا مجبوریم اینجا باشیم و من برم کلاس و بیام عزیزم...ببخشید مامانی که توهم اذیت میشی ..بابایی هم ادیت میشه اونم خونه تنها...هردوتون ببخشیدعزیزانمم.. دوستتون دارمم یه دنیا امروز عصرم به تلافی صبح که پیشت نبودم بردمت شهربازی عزیزجوون عزیزجون این عکس دو لباس مشکی که واسه محرم با عزیزدیروز واست گرفتیم.. امسال اولین سالی هست که محرم بین ماهستی انشالله همیشه زیرسایه امام حسین باشی جونممم ...
نویسنده :
مامان
21:23